کلیپ قشنگ + شعر قشنگ

به رسم بدرقه مادر ،به دستش آب و قرآن بود
عزیز قلب او می رفت ولبهایش چه خندان بود

برو مادر…برو مادر…برو …دست علی یارت
خودم میدانم این وادی برایت مثل زندان بود

جوانش رفت و مادر هم برای او دعا میکرد
دعا هایی که دلگرمی او در بین میدان بود

زیارت رفت و بعد ازآن به سوی دشمنان میرفت
وَ یا حیدر مدد میگفت و هر لحظه رجز خوان بود

میان معرکه چون شیر و..شب کابوس دشمن شد
چنان دریای مواج و عذاب جان آنان بود

به یاد روضه های عمه جان و آن جسارت ها
همیشه اشک او قطره به قطره مثل باران بود

همیشه فکرش این بوده مبادا قبر زینب را..
وَ از تکرار تاریخ و جسارت ها هراسان بود

شهادت آرزوی او، رسید آخر به مقصودش
برای پر کشیدن در دلش شوق فراوان بود

جوان برگشت و بر دوش جوانان وطن جسمش
میان پرچم سبز و سفید و سرخ ایران بود

دوباره لحظه ی آخر …نگاهش میکند مادر
عزیز قلب او میرفت و لبهایش چه خندان بود

چخبر رفقا؟ یه کلیپ دیدم قشنگ بود! گفتم به اشتراک بزارم ببینید

 

 

حسین اصلانی

حسین اصلانی

حسین اصلانی؛ رئیس سابق هیئت مدیره آرپینا
مدیرمحصول؛ پژوهشگر؛ مترجم و سخنران

نظر (۳)

wave
  • علی علیزاده

    علی علیزاده

    ۳ مرداد ۹۷، ۱۱:۲۴

    سلام اگر خواستید dadnazan.blog.irرا دنبال کرده و تیبادل لینک کنیم

  • مهری عباسی

    مهری عباسی

    ۲۱ بهمن ۹۶، ۱۹:۴۶

    سلام
    مرسی از مطالب زیباتون
    کلیپ قشنگی بود
    وبتون دنبال شد
    خوشحال میشم به ما هم سری بزنید

  • milad  mirshekar

    milad mirshekar

    ۱۹ بهمن ۹۶، ۱۴:۱۸

    بسیار عالی

ارسال نظر

wave
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ESC را فشار دهید تا بسته شود