کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)-درس سوم- 6 کاربرد اصلی MVP
به دوره آموزشی رایگان "کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) - درس سومخوش آمدید
اگر می خواهید از ابتدا این دروس را دنبال کنید به " فهرست " مراجعه کنید.
سلام امیدوارم خوب و عالی باشید همانطور که در درس های قبلی دوره MVP عرض کردیم اصلی ترین کاربرد mvp یادگیری بیشتر و کسب تجربه از مشتری هاست.
مردم به کسب و کار شما پول می دهند؟
اگر اولین تجربه استارتاپی خود را پشت سر می گذارید حتما شما هم از این مسئله که کسی حاضر نباشد برای محصول شما پول بدهد می ترسید اما اصلا نگران نباشید. هرچه سریعتر باید با این پدیده مواجه بشوید و بفهمید که محصول شما چقدر برای مشتری ارزش دارد.
دیدن واکنش افراد در مواجهه با محصول یکی از اصلی ترین کار هایی است که mvp برای ما انجام میدهد. هر کنشی یک واکنش دارد. با واکاوی واکنش ها می توانید کنش های خودتان را اصلاح کنید تا به نتیجه دلخواه برسید.
قطعا ما قصد داریم مردم زمانی که با محصول ما موجه می شوند رفتاری را انجام دهند. mvp به ما می فهماند که آیا مردم رفتار مورد نظر ما را انجام می دهند یا نه. و در نهایت با mvp می توانیم برای محصول اصلی ساختار و چهار چوب هایی مشخص کنید.
پایه ریزی برای محصول اصلی
ام وی پی شما را خیلی سریع با واقعیت مواجه می کند. می توانید به وسیله mvp یک تیم فنی تشکیل دهید، مدیریت محصول را یاد بگیرید و محصول نهایی خود را حول محور نمونه اولیه ساخته شده با mvp ایجاد کنید.
پس 6 کاربرد اصلی mvp عبارت اند از:
1- اعتبار سنجی پروژه و کسب تجربه از مشتری
2- مشخص کردن ارزش محصول برای مشتری ها
3- دیدن واکنش افراد نسبت به بخش های مختلف محصول (ارزش پیشنهادی شما)
4- مشاهده رفتار مشتری با محصول
5- پایه ریزی برای محصول اصلی
6- مواجه شدن سریع با واقعیت
با این حال اصلی ترین کاربرد mvp برای ما
شناسایی رفتار مشتری هاست
برو به درس چهارم- تجربه های شخصی راجع به MVP
فهرست دروس دوره رایگان آموزش mvp
کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)-درس دوم- مفاهیم MVP
به دوره آموزشی رایگان "کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) - درس دوم خوش آمدید
اگر می خواهید از ابتدا این دروس را دنبال کنید به " فهرست " مراجعه کنید.
M : کمینه - کمینه در چی؟ حداقلی؟
کمینه یعنی اصلی ترین امکاناتی که ارزش ایجاد می کند. یعنی حداقل امکانات ممکن که کاربران بهش نیاز دارن. یعنی ما اصلی ترین امکانات را در محصولات خودمان برای شروع لحاظ کنیم. به عنوان مثال اگر قراره سامانه ایی برای گرفتن وام طراحی کنیم، محصول کمینه میشه یک اپلیکیشن یا سایت که فقط روی پروسه گرفتن وام متمرکزه نه چیز دیگه! همین سیستم پس از توسعه می تونه درون خودش بخش اخبار داشته باشه، بخش آموزش داشته باشه، سیستم مدیریت اقساط داشته باشه، سیستم یاد آوری اقساط داشته و... اما اگر کمینه ما سیستم یاد آوری اقساط باشه به نظرتون نیازه که روی بقیه چیز هایی که گفتم مثل اخذ وام و اخبار و... تمرکز کنیم؟! نه! کمینه یعنی تمرکز بر روی اصلی ترین امکاناتی که کاربران هدف ما بهش نیاز دارن.
اشتباه برداشت نکنید. این بدان معنا نیست که محصولی پر از خطا و باگ و اشتباه را ارائه کنید! محصول شما نباید دارای ایرادات اساسی در ظاهر و ساختار باشد.
از آنجایی که ما قراره با ارائه همین محصول کمینه از مشتری پول بگیریم و توجه آنها را جلب کنیم که اعتماد کنند و با ما بمانند تا زمان توسعه، طراحی کنیم که درخور مخاطبان باشه. و فقط باید تمرکز خودمان را روی اصلی ترین قابلیت پروژه بگذاریم.
اصلی ترین راه حل ما برای مشکل مخاطب
V : با دوام و ماندنی - قابل دوام بودن محصول یعنی چه؟
محصولات با دوام در mvp محصولاتی هستند که علاوه بر دوام و پایداری بتوانند به حیات خودشان ادامه بدهند. چنین محصولاتی مثل گیاهان زنده و قابل رشد هستند. (منظور رشد فنی محصول نیست) منظور بنده این است که محصول قابلیت اضافه کردن ارزش داشته باشد. محصول آنقدر ارزشمند باشد که مخاطبان به آن احساس نیاز داشته باشند. و ما بتوانیم کیفیت آن را افزایش و امکانات بیشتری را به آن اضافه کنیم.
P : محصول - یک محصول چه شرایطی دارد؟
وقتی صحبت از محصول می شود اگر خودبه خود در ذهن کاربر یک ارزش پیشنهادی تداعی نشود در واقع مسیر تولید محصول ما اشتباه است. منظور این است که mvp باید دو شرط داشته باشد، اول این که به واسطه شیوه پیاده سازی و تجربه ایی که خلق میکند، به کاربر ارزش پیشنهادی شما را ارائه کند و کاربر ارزش پیشنهادی شما را درک کند. نمونه اولیه شما چه ارزشی را به کاربر می دهد؟
mvp باید آنقدر اطلاعات از طرف کاربران به شما بدهد که بتوانید به این پرسش کلیدی پاسخ بدهید " آیا محصول من محصولی قابل قبول از طرف مردم است؟"
اینکه شما پروژهرا ادامه بدهید یا تغییراتی در آن ایجاد کنید با توجه به فیدبک هایی که کاربران از نمونه اولیه به شما می دهند مشخص خواهد شد.
یا به عبارت بهتر به قول (eric ries) اریک ریس : MVP یا کمینه محصول پذیرفتنی نمونه ایی از محصول است که باعث می شود تیم، بیشترین اطلاعات معتبر (فیدبک) را در مورد مشتری با کمترین استفاده ممکن از منابع و تلاش در کوتاه ترین زمان ممکن کسب کنند.
شما باید با روش اعتبار سنجی ام وی پی به فرضیه های مختلف و در نهایت به اطلاعات معتبری برسید. به عنوان مثال متوجه می شوید که کاربر هر روز به نرم افزار شما سر می زند یا این که پس از نصب نرم افزار دیگر آن را باز نکرده ولی از سیستم هم حذفش نکرده و یا بعد از مدت زمان کمی آن را حذف کرده است. با داشتن این اطلاعات می توان تصمیماتی در رابطه با توسعه محصول و کاربردی بودن یا نبودن آن گرفت.
MVP ریسک را کاهش داده و موفقیت را افزایش می دهد.
ایده MVP اینه که : زود شکست بخور تا زودتر موفق بشی!
حیف نیست وقتتو روی محصولی بزاری که کسی نخوادش؟ در ابتدای مسیر کاری ام به شدت وقتم را روی محصولاتی گذاشتم که پس از صرف هزینه های زیاد و از دست دادن منابع و دارایی های بازنیافتنی ام متوجه شدم کسی آن را نمی خواهد!
اما ام وی پی باعث میشه که وقتتون را هدر ندهید و روی محصولاتی کار نکنید که کسی به آنها احتیاجی ندارد.
در جلسه سوم دوره آموزشی طراحی تجربه کاربری محصولات نرم افزاری به دانشجو ها می گفتم : برای شناخت کاربر یا کاربر پژوهی می بایست هر آزمایشی که طراحی می کنید دارای هدفی قابل اندازه گیری باشد. و یک خروجی متناسب با ارتقاء ارزش محصول ایجاد کند.
در MVP می توان یک رفتار خاص از کاربر را اندازه گیری کرد.
به عنوان مثال قصد داریم کاربر ما برای استفاده از امکانات ویژه محصول پولی را پرداخت بکند. (فرض کنید یک اپلیکیشن بازی ماشین سواری دارید و کاربر می تواند رنگ ماشین، نوع، و... را خریداری کند) در زمان طراحی و ساخت پروتوتایپ محصول باید این هدف ملموس و اکثر وقت خودتان را بر روی پیشنهادی که برای کاربر دارید قرار بدهید. سپس با گرفتن نحوه رفتار کاربران با اپلیکیشن می توانید (دریافت اطلاعات واقعی) نتیجه گیری کنید که کاربر در چه شرایطی حاضر است برای خرید اقلامی که ذکر کردیم پول پرداخت کند.
وقتی مشاهده کردیم که روزانه 5 -6 نفر وبه مرور 10-15 نفر به محصول ما سر می زدنند و بعضا اقدام به خرید اقلام می کنند یعنی ارزش پیشنهادی ما به آنها به خوبی ارائه شده و ایده ما تا حدی قابل قبول است. پس از آن شما باید بتوانید بر اساس نیاز کاربران امکانات پروژه خودتان را افزایش دهید.
برو به درس سوم- کاربرد های MVP
فهرست دروس دوره رایگان آموزش mvp
کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)-درس اول - مقدمه و آنچه که باید راجع به MVP بدانیم
به دوره آموزشی رایگان "کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) - درس اول خوش آمدید
اگر می خواهید از ابتدا این دروس را دنبال کنید به " فهرست " مراجعه کنید.
خب اگر آماده ایید بیایید شروع کنیم!
گفیم که ام وی پی یک استراتژی برای خلق محصولاته!
به تصویر زیر که به مثال کاپ کیک مشهوره نگاه کنید! شاید قبلا هم این تصویر را دیده باشید!؟ نظرتون راجع به این تصویر چیه؟ می خواهم خوب راجع بهش فکر کنید. به پروسه نشان داده شده در تصویر دقت کنید. محصولات چطور ساخته میشن؟ چطور ممکنه یک فروشگاه اینترنتی خیلی رشد کنه، و یک فروشگاه اینترنتی نه؟!
تصویر اول یعنی کاپ کیک با این که یک کیک کوچکه، اما به خودی خود یک محصول قابل استفاده است. یعنی میشه خوردش! یک لذت را به ما منتقل می کنه! و تصاویر دوم و سوم نمونه توسعه داده شده محصول اول هستند! که ابعادشون، و لایه هاشون بزرگ تر و عمیق تر شده و شاید شمع چیز های دیگه هم بهشون اضافه شده باشه! بزرگ کردن ابعاد کیک و اضافه کردن ویژگی هایی به محصول اولیه !
لطفا به تصویر دوم هم نگاهی کنید. توی تصویر دوم نشان دادیم که چه مسیر توسعه ایی ام وی پی هست و کدام مسیر ها ام وی پی نیست!
الان باید به خوبی متوجه شده باشید mvp چی هست؟!اگر شکلک های بالای تصاویر چهره مشتری های احتمالی محصول ما باشه؛ در بخش بالای تصویر تمامی چهره ها به این خاطر که کاربران نمی توانند از محصول استفاده ایی بکنند یا از آن سودی یا لذتی ببرن ناراحت هستند بجز تصویر آخر که یک محصول کامل است. در بخش پایین (به ترتیب از چپ) محصول اول کاربر را راضی نمی کند اما یک امکان حداقلی برای حمل نقل را به کاربر میده . محصول دوم رضایت بخش تر است. و توی چهره سوم رضایت موج میزنه؛ محصول سوم امکانات بیشتری نسبت به محصول اولیه دارد و کاربران را خوشحال تر می کنه. محصول چهارم باعث شگفت زده شدن کاربر میشه و محصول آخر کاربر را ذوق مرگ می کند (خخخخ) .
این مراحل ساخت یک محصول با روش mvp است. کمینه محصول پذیرفتنی یعنی ارائه یک محصول حداقلی که به وسیله اون بتونیم از کاربران فیدبک بگیریم.
موفقیت یک استارتاپ در گرو سه اصله کلیدیه!
( تشخیص درست مشکل، ارائه راه حل درست، و داشتن استراتژی درست)
اگر بتوانید مشکلات درستی را در جامعه تشخیص دهید یا به عبارت دیگه نیازرا بفهمید و با درک درستی از مشکل (مقاله مشکل جدید خلق نکنید!) راه حل جالب ، ساده، ارزان و خوش آیند برای رسیدن به مقصود انتخاب کنید، با داشتن استراتژی های درست برای توسعه و حرکت به سمت ایده آل؛ طراحی و تولید یک محصول؛ شما به موفقیت خواهید رسید. و شک نکنید از منظره های مسیر رسیدن به موفقیت هم به شدت لذت میبرید!
(جلسه دهم دوره آموزشی طراحی تجربه و رابط کاربری - خلاقیت و روش های حل مسئله)
پروسه رشد یک محصول استارتاپی دارای سه بخشه! بیاین با 3 مرحله خلق یک محصول عالی آشنا بشیم:
هر استارتاپ سه مرحله را پشت سر خواهد گذاشت:
مرحله اول - Problem/Solution Fit : مطالعه مسئله و راهکار
بخش اول که بخش لذت بخش و خشن جستجویه! چرا خشن؟ چون خیلی از باور های اشتباه ما را از بین میره (البته به طور وحشتناکی!!) که این عالیهههه چون چشم ما روی واقعیت باز میشه!
در این بخش شما باید جستجو کنید که مسئله ایی که قصد دارید برای حل کردن آن محصولی ارابسازید واقعا به عنوان یک مشکل در جامعه و در نظر مشتری هاتون وجود داره یانه؟!
اصلی ترین و مهمترین کاری که ما باید در این رابطه انجام بدیم کاربرپژوهی و اعتبار سنجی ایده و شتاخت کاربران هدف احتمالی محصولمون است که من هم توی جلسه سوم آموزش طراحی UX-UI راجع به اون صحبت کردم و به صورت اختصاصی آن را آموزش دادم. توی همین مصاحبه ها و گپ و گفت های عمیق با کاربرانه که به راحتی می توانید درک کنید که آیا ایده اولیه شما یا مشکلی که قصد دارید برای حل شدن آن محصولی تولید کنید از نظر مخاطب هدف کاربردی داره یانه.
بعد از این مرحله شما میرسید به مرحله تناسب محصول و بازار. (دعای همه اهل روز نوشته های حسین اصلانی اینه که اگه قراره شکست بخورید توی همین مرحله باشه! نه مرحله بعدی) بلند بگید آمین!!!!
مرحله دوم - Product/Market Fit : تناسب محصول و بازار
فرض کنیم شما مشکلی را پیدا کردید که دغدغه یه عده از کاربرانه و متوجه شدید که مشکلی که شکف کردید ارزش وقت گذاشتن و ارائه راه حل داره. توی این مرحله باید ببیند که آیا بازار و راه حل پیشنهادی شما (ارزش پیشنهادی) با هم دیگه تناسب دارند یانه. اگر بخواهم ساده تر بگم باید ببینید که آیا راه حل شما صحیحه؟ مشکل مردم با راه حل شما حل میشه؟ مردم حاضرن براش پول بپردازند؟ یا نه؟ اگر راه حل شما مورد استقبال قرارگرفت و مردم دوست داشتن مشکلشان با راه حل شما حل کنند می توانید MVP را به عنوان یک استراتژی برای طراحی و توسعه محصول در نظر بگیرید و شروع کنید به تولید محصول. به گفته ی بنیان گذار استارتاپ (Arvo Mobile) 80% استارتاپ های ایرانی توی همین بخش میمونن و هیچ وقت به بخش بعدی نمیرن!!
مرحله سوم - Scale : مقیاس
واما غول مرحله آخر!!! فکر کنم به خوبی با مقیاس در تصویر دوم (اتوموبیل و شکلک ها) آشنا شد. استارتاپ ها و محصولات کمی هستند که به این حد از رشد برسند. اما هرگز نا امید نشوید. استیو وقتی داشت توی گاراژ اولین نسل کامپیوتر ها خانگی را طراحی می کرد هیچ وقت نا امید نشد. این که چطور می توانید کسب وکار خودتان را توسعه بدید و Scale کنید و از ایده ایی که ارائه کردید پول بیشتری در بیارید خودش نیاز به یک دوره آموزشی داره که ان شاالله اگر عمری بود و یادگرفتیم، یاد خواهیم داد (خخخ)
(جالبه بدونید اکثر استارتاپ ها به مرحله سوم نخواهد رسید. در مرحله اول و دوم دچار شکست می شوند)
تمام آموزش های ما برای این مسئله است که شما بتوانید با موفقیت از این مرحله عبور کنید و با توجه به مسیر موفقیت استارتاپ ها به مرحله سوم برسید و آن را درک کنید.
اگر قرار باشه شکست بخوریم بهتره هرچه زودتر این اتفاق رخ بده! هرچه سریعتر این اتفاق رخ بده با هزینه کمتر و منابع کمتری شکست را تجربه کنیم سود بیشتری می کنیم.
فرض کن ایده ایی داری
فرضیه هایی براش تولید کردی
این فرضیات در قالب مصاحبه و کاربر پژوهی آزمایش کردی
(CPS در آزمایش فرضیه یعنی چه؟)
حالا بریم سراغ عمل
آیا ایده ما مورد استقبال قرار می گیره؟
چطور متوجه بشیم محصول ما راه حل خوبیه؟
اعتبار سنجی راه حل ها
اعتبار سنجی راه حل ها در دو مرحله انجام میشه یکی در مصاحبه و دوم در عمل. در رابطه با مصاحبه و پرسیدن از مخاطب های هدف توضیحاتی دادیم و الان قصد داریم نحوه اعتبار سنجی ایده در عمل صحبت کنیم.
وقتی به این مرحله رسیدید که یک فرضیه داشتید و برای خودتون حساب و کتاب هایی کرده بودید که مثلا اگر ده نفر اپلیکیشن من را بخرند من پولدار میشم و... وقت آن میرسه که ایده خودتون را آزمایش کنید. برای آزمایش کرده ایده شما باید یک پروتوتایپ به صورت کاغذی یا دیجیتال از محصول نهایی که قراره کاربر ازش استفاده کنه بسازید و آن را به دسته ایی از کاربران احتمالی هدف بدید و ببینید استقبال می کنند یا نه. با شبیه سازی محصول نهایی با کمترین هزینه موفق به ارزیابی ایده های خودتون میشید. اگر بد نیستید پروتوتایپ بسازید من پیشنهاد می کنم یه سر به آکادمی دانشجویار بزنید و دو جلسه مربوط به ساخت پروتوتایپ را تهیه و مشاهده کنید. (پروتوتایپ های کاغذی و دیجیتال)
با مقدمات و تعاریف MVP آشنا شدیم، حال نوبت میرسه به مفاهیم MVP
برو به درس دوم - مفاهیم MVP
فهرست دروس دوره رایگان آموزش mvp