روز نوشته های حسین اصلانی

تا حالا فکر کردید اگر می شد آدم ها یا حیوانات را کنترل کرد چی می شد؟ یا این که افکار آدم ها را متوجه بشید، چیز هایی که میبیند را به ذهن یکی دیگر ارسال کنید و دست و پا های او را حرکت بدهید؟ یا ذهن خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید( اشتراک گذاری در صنعت کامپیوتر به این معناست که اطلاعاتی مثل عکس فیلم متن و.. را جوری قرار دهیم که همه افراد به آن دسترسی داشته باشند اصطلاحا آن را به اشتراک گذاشته اییم) حالا فکر کنید دانش، ذهن، یا حتی چیز هایی که می شنوید را به اشتراک بگذارید. گوش شما بشنود اما یک مغز دیگر پردازش کند و در نتیجه پاسخ پردازش به یک مغز دیگر برسد.

فاجعه رخ می دهد!

ارتباط مغز با مغز یا اینترنت ذهن ترکیبی از دو فناوری است.نخست، اشخاص به هرطرف که نگاه می کنند دنیایی مجازی خواهند دید. و با کنترل سیگنال ها احساس لامسه شبیه سازی می شود.

برای این که من مطمئن شوم که این ایده قابل پیاده سازی است، قبل از این که تحقیقات بین المللی درگیر آزمایش انسانی شود، کارم را با سوسک شروع کردم. من قصد داشتم به وسیله کنترل امواج مغزی یک سوسک آن را کنترل کنم. بعد از پژوهش و آزمایش و خطا های فراوان بالاخره موفق شدم با وسیله مدار زیر (مدار ساخته شده) و قرار دادن آن روی یک سوسک و یک اپلیکیشن موبایل سوسک را کنترل کنم!! البته گاهی اوقات مدار خوب کار نمی کرد و سوسک از کنترل خارج می شد. اما این آزمایش برای من فقط یک نتیجه داشت؛ انسان ها هم می توانند قابل کنترل شوند.

یک سال بعد در یک مقاله خواندم که در دانشگاه واشنگتن، دانشمندان سیگنال های مغزی خودشان را ( مثل سیگنال حرکت دست یا پا ) را برای دانشمندی دیگر ارسال کرده اند. دانشمند اول کلاهک EEG را روی سر گذاشته است و یک بازی کامپیوتری را شروع کرده است و با تصور این که دست راستش را حرکت می دهد تیری را شلیک کرده است و بسیار مراقب بوده که دست به صورت واقعی تکان نخورد. و دانشمند دوم همان سیگنال را برای دانشمند اول ارسال کرده و تیر شلیک شده، بدون این که دستی تکان بخورد از یک نقطه دیگر دنیا، انسانی را کنترل کرده اند.

اما خب این آزمایش ها می تواند نشانه پیشرفت بشریت و خوب باشد، اشکال کار کجاست؟

دشمن در حال ملموس کردن چیز هایی است که بتواند آرماگدون یا جنگ آخر الزمانی را عینیت ببخشد، سالهات غربی ها با ساختن فیلم هایی خودشان را منجی می نامند و سعی بر نجات جهان دارند. یکی از برنامه های اصلی آنها این است که تفکر انسان ها را در دست بگیرند. که البته راه های متنوعی از جمله جنگ نرم، رسانه، و... برای این مسئله وجود ابداع کرده اند. ( و انصافا در زمینه عملیات های رسانه ایی موفق عمل کرده اند.)

می خواهم با شما از فرقه اوانجلیست ها که بیش از 80% جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند صحبت کنم، این فرقه طی سال‌های گذشته نسبت به انتشار ده‌ها جلد کتاب درباره آخرالزمان اقدام کرده است. متاسفانه مردم عادی و یا حتی برخی مسئولان ما شناخت و آگاهی لازم از اقدامات و فعالیتهای این فرقه‌ها ندارند و این در حالی است که اوانجلیست‌ها امروز در آمریکا برروی رسانه‌ها و حتی در کنگره و مجلس بسیار تاثیر گذارند.

برای این که از عمق مطلب مطلع بشید بنده فقط یک اشاره به صحبت های جان هگی که با انتشار مطلبی از چهار اصل در مکاشفات یوحنا به معرفی چهار اسب پرداخته است. اسب سفید، سبز، قرمز، و سیاه که هر یک را نماد یک چیز می دانند.

اسب سفید نماد دجال است( که از نظر آنها نعوذ بالله خیلی وقیحانه اشاره به امام عصر(عج) است)

اسب سبز را نماد فساد، قحطی، فقر می دانند.

اسب سیاه را نماد مریضی و بیماری.

و اسب قرمز را نماد کشتار

و عقیده دارند که در آخر الزمان این اتفاقات باید رخ بدهد:

یک سوم مردم دنیا توسط اسب قرمز و اسب سبز و سیاه باید کشته بشوند.(جان هگی صراحتا در سخنرانی خود اسب سبز را نماد اسلام می خواند) اسب سفید را امام زمان می داند و هر چهار اسب را مرتبط با ایران.

او در رابطه با اسب سفید می گوید:

"نماد سرکرده ضد مسیح می باشد اسب سفید و به زودی بر روی زمین ظهور خواهد کرد، دجال یک فریب کار است که وعده صلح را به دنیا می دهد ولی در عمل آغاز کننده جنگ جهانی است. او یک شیطان زنده است." نعوذ باالله ، قطعا دجال شیطان زنده است ولی این نسبت ها را ملعون به امام زمان می دهد.

افرد مجبور خواهد شد که نشانش را بر روی دست راست یا پیشانی قرار بدهند. بدون ین نشان نه می توانید چیزی بخرید، و نه قادر خواهید بود چیزی را به فروش برسانید که این همان 666 است.

دجال واقعی این کار را کرده است. هیچ یک از ما بدون استفاده از 666 نمی توانیم چیزی را بخریم یا به فروش برسانیم، چرا؟ چون بارکدی که روی محصولات درج می شود شامل این عدد می باشد. هر کالا یک کد جهانی دارد و در آن سه خط بلند نشانه عدد 6 می باشند. در تصویر به وضوح این مسئله قابل مشاهده است.

این اتفاق رخ داده است، اما یک بخش از آن مانده که بر می گردد به بحث ما یعنی امواج مغزی، این که این نشان یا باید روی دست راست باشد یا روی پیشانی و آن ها برای تحقق این مسئله اقدام به ساختن چیپ هایی کرده اند که در رگ دست راست جاسازی می شود و می توان با آن بیلیط مترو، امور بانکی و... را انجام داد و عملا جایگزین کارت شناسایی شما می شود. در کنفرانس گروه بیلدربرگ چند سال پیش این طرح رسما کلید خورد و مطرح شد و سران صهیونیست جهان این را مصوب کردند.

این فناوری خیلی زود به همه دنیا خواهد رسید وآنقدر این شرایط را فراهم می کنند که خود انسان ها برای دریافت این چیپ اقدام کنند. به عنوان مثال شاهد تبلیغات تلویوزونی خواهیم بود که طرف سکته کرده و افتاده و پزشک برای گرفتن اطلاعات پزشکی، گوشی را روی دست بیمار قرار می دهد و همه اطلاعات را مشاهده می کند و باعث می شود نجات پیدا کند. پس مردم دنیا سوق پیدا خواهند کرد که استفاده کنند و ما شاهد هستیم که پول کاغذی هم در حال جمع شدن است بهترین ابزار جاسوسی در جهان این چیپ خواهد بود لذا هر جا که ما برویم اطلاعات ما ثبت شده تحت کنترل خواهیم بود. و از آنجایی که مهارت رسانه ایی بالایی دارند جوری این مسئله جلوه خواهد کرد که خود انسان با شوق نسبت به دریافت چیپ اقدام کند.

مثل اینترنت که الان شما اگر نداشته باشید، کارتان جلو نمی رود. فلذا مستقیم با اعصاب شما و از اعصاب شما به مغز شما دسترسی خواهد داشت. و در آن صورت در لحظه ایی که لازم است به راحتی شما را کنترل می کند.

خیلی از فناوری های به وجود آمده با این که در ظاهر مقاصد خوبی دارند اما در پشت پرده خطر های خیلی زیادی برای مردم دارند و مردم از سر عادت و عدم آکاهی از آنها استفاده می کنند.

مراقب باشید، در پس هر تکنولوژی چه چیزی قرار دارد، پیام رسان های خارجی، بازی های آنلاین، گجت های ساخته شده و... به عنوان مثال فناوری جهان مجازی که با پوشیدن لباس مخصوص و عینک واقعیت مجازی این امکان را به شما می دهد که در یک جهان دیگر زندگی کنید، بدون نیاز به هیچ چیز واقعی و آنقدر این ابزار پیشرفته است که غرایض انسان را نیز ارضاء می کند.

وقتی در جهان مجازی شما لیوان آبی را بلند می کنند سنسور های دستکش به انگشتان شما فشار وارد می کنند و باعث ایجاد احساس در شما می شوند.

این سلسله مقالات (آینده ذهن: امواج مغزی) بر اساس آینده پژوهی و منابع زیر آماده شده است و تمامی اطلاعات آن مستند می باشد. امیدوارم توانسته باشم، جزئیاتی از طرح های جدید و تازه ایی که دشمن در حال پردازش و ساخت آن است را در اختیار شما قرار بدهم. در مقاله بعدی راجع به کسب و کار های اینترنتی صحبت می کنیم، از نحوه راه اندازی تا خطرات پیش رو و سعی می کنیم، به جوانان یاد بدهیم که چطور می توانند با کمترین درآمد صاحب یک کسب و کار کاربردی و دانش محور باشند:

روایت عهد 53 استاد علی اکبر رائفی پور