کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)-درس دوم- مفاهیم MVP

به دوره آموزشی رایگان "کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) - درس دوم خوش آمدید

اگر می خواهید از ابتدا این دروس را دنبال کنید به " فهرست " مراجعه کنید.

 
تصور کنید یک اپلیکیشن فروش کتاب را از کافه بازار دانلود می کنید، بعد از نصب با یک ظاهرا درب و داغون و کلی باگ رو به رو میشید! به اون اپ اعتماد می کنید و ازش خرید می کنید؟ اگر سازنده اون اپلیکیشن قصد استفاده از ام وی پی را داشته چی؟ به نظر شما قراره همین اتفاق برای ما رخ بده؟!
کمینه محصول پذیرفتنی مخفف Minimum viable product است که به اختصار به اون MVP گفته می شه.
اگر بخواهیم قدری عمیق تر به مفهوم ام وی پی بپردازیم بهتر است از تشریح واژه ها شروع کنیم و بعد به سوال بالا پاسخ بدیم، 

M : کمینه - کمینه در چی؟ حداقلی؟

کمینه یعنی اصلی ترین امکاناتی که ارزش ایجاد می کند. یعنی حداقل امکانات ممکن که کاربران بهش نیاز دارن. یعنی ما اصلی ترین امکانات را در محصولات خودمان برای شروع لحاظ کنیم. به عنوان مثال اگر قراره سامانه ایی برای گرفتن وام طراحی کنیم، محصول کمینه میشه یک اپلیکیشن یا سایت که فقط روی پروسه گرفتن وام متمرکزه نه چیز دیگه! همین سیستم پس از توسعه می تونه درون خودش بخش اخبار داشته باشه، بخش آموزش داشته باشه، سیستم مدیریت اقساط داشته باشه، سیستم یاد آوری اقساط داشته و... اما اگر کمینه ما سیستم یاد آوری اقساط باشه به نظرتون نیازه که روی بقیه چیز هایی که گفتم مثل اخذ وام و اخبار و... تمرکز کنیم؟! نه! کمینه یعنی تمرکز بر روی اصلی ترین امکاناتی که کاربران هدف ما بهش نیاز دارن.

اشتباه برداشت نکنید. این بدان معنا نیست که محصولی پر از خطا و باگ و اشتباه را ارائه کنید! محصول شما نباید دارای ایرادات اساسی در ظاهر و ساختار باشد. 

از آنجایی که ما قراره با ارائه همین محصول کمینه از مشتری پول بگیریم و توجه آنها را جلب کنیم که اعتماد کنند و با ما بمانند تا زمان توسعه، طراحی کنیم که درخور مخاطبان باشه. و فقط باید تمرکز خودمان را روی اصلی ترین قابلیت پروژه بگذاریم.

اصلی ترین راه حل ما برای مشکل مخاطب

 

V : با دوام و ماندنی - قابل دوام بودن محصول یعنی چه؟

محصولات با دوام در mvp محصولاتی هستند که علاوه بر دوام و پایداری بتوانند به حیات خودشان ادامه بدهند. چنین محصولاتی مثل گیاهان زنده و قابل رشد هستند. (منظور رشد فنی محصول نیست) منظور بنده این است که محصول قابلیت اضافه کردن ارزش داشته باشد. محصول آنقدر ارزشمند باشد که مخاطبان به آن احساس نیاز داشته باشند. و ما بتوانیم کیفیت آن را افزایش و امکانات بیشتری را به آن اضافه کنیم. 

محصول با دوام در mvp

P : محصول - یک محصول چه شرایطی دارد؟

وقتی صحبت از محصول می شود اگر خودبه خود در ذهن کاربر یک ارزش پیشنهادی تداعی نشود در واقع مسیر تولید محصول ما اشتباه است. منظور این است که mvp باید دو شرط داشته باشد، اول این که به واسطه شیوه پیاده سازی و تجربه ایی که خلق میکند، به کاربر ارزش پیشنهادی شما را ارائه کند و کاربر ارزش پیشنهادی شما را درک کند. نمونه اولیه شما چه ارزشی را به کاربر می دهد؟

mvp باید آنقدر اطلاعات از طرف کاربران به شما بدهد که بتوانید به این پرسش کلیدی پاسخ بدهید " آیا محصول من محصولی قابل قبول از طرف مردم است؟" 

اینکه شما پروژهرا ادامه بدهید یا تغییراتی در آن ایجاد کنید با توجه به فیدبک هایی که کاربران از نمونه اولیه به شما می دهند مشخص خواهد شد.

یا به عبارت بهتر به قول (eric ries) اریک ریس : MVP یا کمینه محصول پذیرفتنی نمونه ایی از محصول است که باعث می شود تیم، بیشترین اطلاعات معتبر (فیدبک) را در مورد مشتری با کمترین استفاده ممکن از منابع و تلاش در کوتاه ترین زمان ممکن کسب کنند.

اریک ریس MVP

شما باید با روش اعتبار سنجی ام وی پی به فرضیه های مختلف و در نهایت به اطلاعات معتبری برسید. به عنوان مثال متوجه می شوید که کاربر هر روز به نرم افزار شما سر می زند یا این که پس از نصب نرم افزار دیگر آن را باز نکرده ولی از سیستم هم حذفش نکرده و یا بعد از مدت زمان کمی آن را حذف کرده است. با داشتن این اطلاعات می توان تصمیماتی در رابطه با توسعه محصول و کاربردی بودن یا نبودن آن گرفت.

MVP ریسک را کاهش داده و موفقیت را افزایش می دهد.

زود شکست بخور تا زودتر موفق بشی

ایده MVP اینه که : زود شکست بخور تا زودتر موفق بشی!

حیف نیست وقتتو روی محصولی بزاری که کسی نخوادش؟ در ابتدای مسیر کاری ام به شدت وقتم را روی محصولاتی گذاشتم که پس از صرف هزینه های زیاد و از دست دادن منابع و دارایی های بازنیافتنی ام متوجه شدم کسی آن را نمی خواهد!

اما ام وی پی باعث میشه که وقتتون را هدر ندهید و روی محصولاتی کار نکنید که کسی به آنها احتیاجی ندارد.

با استفاده از mvp از مشتری ها یا کاربران هدف محصول بیشتر یاد بگیرید - حسین اصلانی

در جلسه سوم دوره آموزشی طراحی تجربه کاربری محصولات نرم افزاری به دانشجو ها می گفتم : برای شناخت کاربر یا کاربر پژوهی می بایست هر آزمایشی که طراحی می کنید دارای هدفی قابل اندازه گیری باشد. و یک خروجی متناسب با ارتقاء ارزش محصول ایجاد کند.

در MVP می توان یک رفتار خاص از کاربر را اندازه گیری کرد.

به عنوان مثال قصد داریم کاربر ما برای استفاده از امکانات ویژه محصول پولی را پرداخت بکند. (فرض کنید یک اپلیکیشن بازی ماشین سواری دارید و کاربر می تواند رنگ ماشین، نوع، و... را خریداری کند)  در زمان طراحی و ساخت پروتوتایپ محصول باید این هدف ملموس و اکثر وقت خودتان را بر روی پیشنهادی که برای کاربر دارید قرار بدهید. سپس با گرفتن نحوه رفتار کاربران با اپلیکیشن می توانید (دریافت اطلاعات واقعی) نتیجه گیری کنید که کاربر در چه شرایطی حاضر است برای خرید اقلامی که ذکر کردیم پول پرداخت کند.

وقتی مشاهده کردیم که روزانه 5 -6 نفر وبه مرور 10-15 نفر به محصول ما سر می زدنند و بعضا اقدام به خرید اقلام می کنند یعنی ارزش پیشنهادی ما به آنها به خوبی ارائه شده و ایده ما تا حدی قابل قبول است. پس از آن شما باید بتوانید بر اساس نیاز کاربران امکانات پروژه خودتان را افزایش دهید.

 

برو به درس سوم- کاربرد های MVP

فهرست دروس دوره رایگان آموزش mvp

مشکل جدیدی که راه حلی برایش دارید را نسازید! مشکلات واقعی را حل کنید...

  • طراح محصول هستید؟ یا قصد راه اندازی استارتاپ دارید؟

چطور محصولات نوآورانه خلق کنیم؟

همه کسانی که به گونه ایی شیفته طراحی محصولات ناب هستند به دنبال پاسخ این پرسش هستند که چه چیزی واقعا می تواند محصول بهتر را تعریف کند؟!

اغلب کارآفرینان زمانی که به یک ایده جدید مواجه می شود که احساس می کنند یک ایده آرمانی و عرفانی دارند به سرعت نسبت به پیاده سازی آن اقدام می کنند،

 

غافل از این که مدیریت بد یک ایده خوب می تواند نتایج بدی را به همراه داشته باشد!

 

شکست راحت نیست! تبعات دارد! درست است تجربه ارزشمندی است به شرطی که برای اجرای تصمیماتمان مطمئن باشیم. من خیلی ها را دیدم که بدون داشتن دانش کافی نسبت به راه اندازی استارتاپ و کسب وکار آنلاین اقدام کردند و شکست های بزرگی خوردند!

!داشتن توانایی کافی نیست

با توانایی ها چه کار هایی می توانید انجام دهید؟

زمانی که از برنامه نویسان تازه کار در پروژه های تیمی خودم استفاده می کردم،  دغدغه شید آنها برای راه اندازی کسب وکار خودشان را به وضوح می دیدم. مخصوصا زمانی که از ایده های جدید حرف می زدند، یا از مقدار درآمدی که صاحب یک استارتاپ در فلان شهر دارد. فکر می کردند صرف این که می توانستند با کد نویسی اپلیکیشن یا سایت یا بهتر بگویم پلتفرم را ایجاد کنند کافی است! نگاه تک بعدی به کسب و کار! مشکل بزرگی که گریبانگیر جامعه ما است! عدم رضایت به موقعیت فعلی و عدم تلاش برای بهبود شرایط فعلی؛ حسرت و تلاش برای تغییر به جای تعمیر!

 

این که شما بلد باشید از نرم افزار Adobe XD استفاده کنید یا به زبان برنامه نویسی PHP مسلط باشید برای خلق یک محصول کافی نیست! این تازه ابتدای کار هم نیست...! 

 

بدون داشتن استراتژی مناسب برای ارائه یک محصول، موفقیت بی معنی خواهد بود!

 

بدون فکر کردن به این که واقعا چرا در یک پروژه شکست می خوریم؟ یا این که واقعا چه چیزی می تواند باعث موفقیت ما بشود؟

 

داشتن تفکر طراحی و انعطاف پذیر خیلی در طراحی محصول اهمیت دارد.

(برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به شیوه های تفکر در طراحی محصول می توانید جلسه دهم دوره آموزشی طراحی تجربه و رابط کاربری بنده را از وبسایت دانشجویار تهیه کنید.)

 

این مسئله تا حدی زیاد است که حتی گاهی ما به جای اینکه واقعا راه حلی برای مشکلات کاربران داشته باشیم، مشکل جدیدی اختراع می کنیم و راه حلی برای مشکل اختراع شده توسط خودمان ارائه می کنیم. بیش از 72% استارتاپ های شکست خورده و اپلیکیشن های لانچ شده در بازار که میزان دانلود کمی دارند گویای این نکته هستند.

 

این مسئله به یک حلقه تبدیل می شود و مدام در کسب و کار های مختلف و پروژه های مختلف تکرار می شود! 
حلقه شکست متداول

 

راه حل برای شروع یک پروژه استارتاپی چیست؟

 

خودتان قصد دارید صاحب کسب وکار شوید؟، یا اینکه طراح تجربه کاربری یا طراح محصول یک مجموعه هستید؟

خیلی از کارآفرینان با راه حل های نیمه پخته و خام  و عدم داشتن درک صحیحی از  MVP اقدام به ایجاد MVP بر روی مشتری ها می کنند. بدون توجه به این مسئله که اگر مشتری ها با محصولی خرد شده و بی کیفیت مواجه شوند اعتماد خودشان را نسبت به تمامی محصولات مشابه هم از دست خواهند داد. و این هزینه گزافی است. حتما برای خود شما هم پیش آمده که با ورود به یک سایت به محض دیدن فونت های درشت و متن های چشمک زن زیاد و محیط شلوغ سریعا از آن سایت خارج شده ایید. برسی های ما نشان م یدهد که این خروج سریع به خاطر تجربه بدی که ما از سایت های تبلیغاتی داریم رخ می دهد. یک تجربه نا خوش آیند که جهان از صفحات پاپ آپ دارد.

ما باید مهارت خودمان را بالا ببریم و با محصولات با کیفیت شروع کنیم.

تا زمانی که شروع به یادگیری از کسانی که تجربه دارند نکنیم، گرفتار حلقه شکست خواهیم بود.

Love the Problem, Not Your Solution

 

 

!عاشق مشکل باش؛ نه راه حل ها

 

!مشکل امروز ارائه محصولات جدید نیست! چالش امروز حل مشکلات قدیمیست

 
این جمله ایی است که این روز ها علاقه زیادی به آن پیدا کرده ام! "عاشق مشکل باش، نه راه حل ها" حتی می خواهم یک تیشرت با همین موضوع هم چاپ کنم! 
چالش امروز، ساختن محصولات بیشتر  و متنوع نیست! 
مشکلات فضای کافی برای نوآوری را ایجاد می کنند!
 
 
 
بلکه ساختن بهترین محصولی است که مشکلات را حل کند!
و این همان چیزی است که این پرسش را به وجود می آورد که چه چیزی واقعا می تواند یک محصول بهتر یا ناب را تعریف کند؟!
 
معمار راه حل ها بودن! خوب است! اگر مشکلات را به خوبی کشفت کنید... مطالعه ادامه مقاله در پست ایده های جدید یا حل مشکلات قدیمی؟ راز نوآوری کدام است؟