همرنگ حقیقت

همرنگ حقیقت

🔺 وقتی همه راهشان غلط است
تو راهت را سوا کن ...

🔺 نگذار همرنگ جماعت شدن تو را افسرده و غمگین کند

☑️ کاری را انجام بده که رضایت خدا در آن باشد و تو به آن ایمان داری

برای رسوا نشدن باید همرنگ حقیقت شد.

به مناسبت 22 بهمن... کسانی که خون مردم را در شیشه کرده اند...

🔸با حقوق های نجومی مخالفی؟
🔹از فاصله طبقاتی خسته شده ای؟
🔸دنبال عدالت اجتماعی هستی؟
🔹از رفاه زدگی مسئولین ناراحتی؟
🔸از تزلزل خانواده ها نگرانی؟
🔹دنبال حقوق محرومان هستی؟

🔺باور کن تو #آشوبگر نیستی
🔺تو#ضد_انقلاب نیستی

🔹تو اصل انقلابی هستی، اصلا امام برای همین امور قیام کرد و پدران ما با همین هدف انقلاب کردند.

🔸اما حواسمان نبود که انقلاب دست نامحرمان نیفتد، کوتاهی کردیم، غفلت کردیم.

🔺مسئولی که به فکر مردم نیست #ضد_انقلاب است

🔺صاحبان حقوق های نجومی #ضد_انقلاب هستند

🔺کسانی که با تکبر با ولی نعمتان انقلاب برخورد می کنند، #ضد_انقلاب هستند.

🔹پس #انقلابی بمان و صد البته مواظب منافقین و دوروها که خود را #انقلابی نشان می دهند، باش

📝 حسن مرادی

✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف
@masafiran

post-title

کلیپ قشنگ + شعر قشنگ

به رسم بدرقه مادر ،به دستش آب و قرآن بود
عزیز قلب او می رفت ولبهایش چه خندان بود

برو مادر…برو مادر…برو …دست علی یارت
خودم میدانم این وادی برایت مثل زندان بود

جوانش رفت و مادر هم برای او دعا میکرد
دعا هایی که دلگرمی او در بین میدان بود

زیارت رفت و بعد ازآن به سوی دشمنان میرفت
وَ یا حیدر مدد میگفت و هر لحظه رجز خوان بود

میان معرکه چون شیر و..شب کابوس دشمن شد
چنان دریای مواج و عذاب جان آنان بود

به یاد روضه های عمه جان و آن جسارت ها
همیشه اشک او قطره به قطره مثل باران بود

همیشه فکرش این بوده مبادا قبر زینب را..
وَ از تکرار تاریخ و جسارت ها هراسان بود

شهادت آرزوی او، رسید آخر به مقصودش
برای پر کشیدن در دلش شوق فراوان بود

جوان برگشت و بر دوش جوانان وطن جسمش
میان پرچم سبز و سفید و سرخ ایران بود

دوباره لحظه ی آخر …نگاهش میکند مادر
عزیز قلب او میرفت و لبهایش چه خندان بود

چخبر رفقا؟ یه کلیپ دیدم قشنگ بود! گفتم به اشتراک بزارم ببینید

 

 

آقای #آملی_لاریجانی شخصا پیگیری فرمایید!

⭕️ آقای #آملی_لاریجانی شخصا پیگیری فرمایید!

🔸نامش هامان است، دو ساله است، شش ماه بعد از شهادت بابا جانش منوچهر سعیدی، به دنیا آمده . .

🔸بابایش مدافع حرمی است اهل قروه که خرداد ۹۴ در الرمادی عراق به شهادت رسید و پیکر سوخته اش به میهن بازگشت .‌..

🔸در حاشیه مراسمی که صبح امروز در این شهر میهمان و سخنران بودم، با او آشنا شدم...دقایقی با مادر محترمش هم کلام شدم تا عرض ادبی کنم ...

🔸همسر شهید از وضعیت روحی پسر بزرگش رادمهر گفت ؛ و گفت : رادمهر کلاس دوم است و جثه ای نحیف دارد.
یکی از همکلاسی هایش که هیکلی بزرگ تر از او دارد مدام اذیتش می کند.

🔸تا اینجای قضیه همه چیز عادی است و برای همه بچه ها بوده و هست و خواهد بود، اما چیز دیگری گفت که قلبم به درد آمد.

🔸مادر رادمهر گفت: آن دانش آموز، پدرش قاضی است و هر بار که پسرم را اذیت می کند می گوید : بابام قاضیه و اگه چیزی به کسی بگی پدرتو در میاره !

🔸مادر رادمهر گفت : بچه ام هربار خونه میاد؛ بغض داره و بهونه باباشو می گیره و می گه ببرم سر خاک بابام ؛ میگه من بابا ندارم که ازم حمایت کنه

🔸همسر شهید گفت: چند بار این مساله تکرار شد، به مسئولان مدرسه گفتم گفتند ما کاری نمی تونیم بکنیم ؛ واسه همین خودم رفتم دم درِ خونه قاضی و ازشون خواهش کردم که به پسرشون بگه که درست حرف بزنه و مراقب رفتارش باشه.

🔸ایشون گفت: فردای اون روز از دادگستری قروه منو احضار کردند و گفتند به چه حقی رفتی درِ خونه جناب قاضی ! کی به تو اجازه داده که بری درِ خونه ایشون رو بزنی و ... .

🔸همسرِ شهید می گفت و من بیشتر خجالت می کشیدم و سرم پایین تر می افتاد
.
🔺خطاب نوشت : جناب قاضی محترم !
پدر این بچه و امثال اون خون دادند تا شما راحت و بی دردسر و در #امنیت #قاضی بشین و #قضاوت بفرمایید . .
کاش بدانید و قدردان باشید .

پی نوشت : خدا وکیلی به کجا داریم می ریم . ‌

📝 حسن شمشادی

✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف

⭕️ پیامی نگران کننده در حال انتشار در فضای مجازی است :


فوری فوری فوری
سلاگه افرادی به درب منزل شما آمدن و گفتن از طرف دانشگاه آمدیم برای تست قند خون رایگان، سریع به پلیس اطلاع دهید، چون ویروس ایدز وارد بدن افراد میکنند. لطفا اطلاع رسانی کنید."فقط زود بفرستید.
توهر گروهی که هستید , براتون مهمه اینو براشون بفرستید.
تا میتوتید نشر دهید

🔸این متن سوای غلط های انشایی و ویرایشی زیاد، حداقل سه غلط املایی دارد که نشان دهنده دستپاچگی نویسنده است

🔺با راست یا دروغ بودن خبر کاری نداریم مهم این است که باید همیشه مراقب بود و فراموش نکرد که دفع خطر احتمالی شرط عقل است

#سواد_رسانه_ای

جورابتو گم کردی؟ گوگل میدونه کجاست!!!

اطلاعات گوگل

توی گوشی اندرویدتون اگه Location History فعال باشه، این سری چیزارو می‌فرسته به گوگل :)) در این حد که اگه جوراب صورتی‌تونم گم کرده باشید شاید بدونه کجاست! چطور غیر فعالش کنیم؟! ادامه مطلب...

 

نمایندگان کمیسیون کشاورزی چه می‌کنند؟

🔴تضعیف امنیت غذایی در کمیسیون تلفیق

🔹با خبر شدیم در کمیسیون تلفیق مجلس کار کشاورزی یکسره شد! درحالیکه قرار بود در بند ه‍ تبصره 5 به شرط افزایش سقف انتشار اوراق به 15 هزار میلیارد تومان، حداقل 7.5 هزار میلیارد برای طرح تحول سلامت دیده شود و مابقی در طرحهای عمرانی و خرید تضمینی محصولات کشاورزی هزینه شود، اما نهایتا سقف انتشار اوراق به 9.5 هزار میلیارد کاهش یافت ولی با لابی سنگین وزارت بهداشت و درمان، حداقل بخش سلامت از 7.5 هزار میلیارد پائینتر نیامد.

🔹متن بند ه‍ تبصره 5 : «ه‍- دولت، اسناد خزانه اسلامی با حفظ قدرت خرید و با سررسید تا سه‌سال را صادر و به طلبکاران (طرحهای تملک دارایی‌های سرمایه‌ای، خرید تضمینی محصولات راهبردی(استراتژیک) کشاورزی، مابه‌التفاوت قیمت تضمینی محصولات با قیمت فروش، بیمه محصولات کشاورزی، تأدیه بدهیهای سازمان‌های بیمه پایه سلامت و مطالبات تولیدکنندگان برق) تا سقف نود و پنج هزار میلیارد (95.000.000.000.000) ریال واگذار کند. بازپرداخت اصل این اسناد در قوانین بودجه‌های سنواتی کل کشور پیش‌بینی می‌شود و خزانه‌داری کل کشور موظف است از محل اعتبارات ردیفهای فصل مربوطه و جدول(8) این قانون نسبت به تسویه آن اقدام نماید. مبلغ هفتاد و پنج هزار میلیارد (75.000.000.000.000)ریال از مبلغ موضوع این بند به سازمان بیمه سلامت ایران اختصاص می‌یابد.»


⚠️⚠️ نمایندگان کمیسیون کشاورزی چه می‌کنند؟

اندیشه...

 دلم شوق بوییدن دارد. دلم خسته است. خسته از رنگ غم. خسته از نقش درد. خسته از در درد بودن. دلم دلیل لخت بودن ماست دلیل لخت بودن افکار ما. افکاری که روشن است. افکاری که به بهانه ی روشنایی بی حیایی می خواهد. افکاری که به بهانه ی بی حیایی آزادی می خواهد افکاری که به بهانه ی آزادی قتل و غارت و فحاش می آورد. افکاری که به بهانه ی قتل و غارت و فحشا چشم ها را کور و دل ها را مرده و گوش ها را کر می کند. دلم اندکی صبر می خواهد و واژه ایی بلند و کمی آزادی تا اندیشه ها هم بتوانند بفهمند فرق منطق و حیوان را . فرق شهوت و انسان را. فرق نور و روشنایی را فرق غیر ممکن و فوت را. چه اندیشه ی زیباییست اندیشه ایی که عدل می پروراند اندیشه ایی که کرامت دارد اندیشه ایی که آزاده  است اندیشه ایی که صبور است اندیشه ایی که باقر است اندیشه ایی که عالم است اندیشه ایی که کاظم است اندیشه ایی که ضامن است اندیشه ایی نقی است اندیشه ایی که تقی است اندیشه ایی که عسکری است اندیشه ایی که کامل کننده ی اندیشه ها و اندیشه ی محض و معنای اندیشه است. اندیشه ایی که جاویدان کننده ی اندیشیه است اندیشه ایی که نور محض است اندیشه ایی که سراسر مهر و عشق و شور است اندیشه ایی که بی همتاست اندیشه ایی که نه جنس می شناسد و نه رنگ اندیشه ایی که نه فقر میشناسد و ثروت اندیشه ایی که کم عقلیست اگر روشن اندیش باشی و به آن فکر نکنی.

 

بهار که بیاید من کوچ می کنم...

بهار که پرستوها می آیند من کوچ میکنم.
مقصد من شهر آرزوهای آبی ست.
بهار که بیاید شکوفه ها ناخواسته میشکفند
و من با چمدانی پر از برف به سوی خورشید می روم.
لحظه ی ناب دل کندن از نداشته هایم
و خداحافظ ای داشته های من...

جایی که می روم جای بدی نیست،

خدا است، عشق است، کتاب است

قلم و کاغذ و حرف های نا نوشته من هم هستند...

خواهم نوشت، هر روز، هر لحظه

بر روی لوح های جور واجو می نویسم

از همه چیز هایی که آنجا کنارم است.

خدا، عشق، کتاب...

شاید دو سال تمام را صرف نوشتن کنم

امامطمئنم روزی صدای واژه هایی که روی کاغذ هایم نقش بسته

بلندمی شود و فریاد سر می دهد و دست به تغییر می زند.

به امید آن روز، فعلا وقت سکوت است... سکوت و حرکت!