بهار که بیاید من کوچ می کنم...

بهار که پرستوها می آیند من کوچ میکنم.
مقصد من شهر آرزوهای آبی ست.
بهار که بیاید شکوفه ها ناخواسته میشکفند
و من با چمدانی پر از برف به سوی خورشید می روم.
لحظه ی ناب دل کندن از نداشته هایم
و خداحافظ ای داشته های من...

جایی که می روم جای بدی نیست،

خدا است، عشق است، کتاب است

قلم و کاغذ و حرف های نا نوشته من هم هستند...

خواهم نوشت، هر روز، هر لحظه

بر روی لوح های جور واجو می نویسم

از همه چیز هایی که آنجا کنارم است.

خدا، عشق، کتاب...

شاید دو سال تمام را صرف نوشتن کنم

امامطمئنم روزی صدای واژه هایی که روی کاغذ هایم نقش بسته

بلندمی شود و فریاد سر می دهد و دست به تغییر می زند.

به امید آن روز، فعلا وقت سکوت است... سکوت و حرکت!

حسین اصلانی

حسین اصلانی

حسین اصلانی؛ رئیس سابق هیئت مدیره آرپینا
مدیرمحصول؛ پژوهشگر؛ مترجم و سخنران

نظر (۲)

wave
  • مجهول

    مجهول

    ۸ بهمن ۹۶، ۲۳:۲۰

    لذت کارگردانی نوشته های یک نویسنده، در شب های زمستانی چقدر دلچسب است...

    رویا پردازی و تصویر سازی یک کتاب... تصویری بنویسید و معلوم

    #دست_نوشته_های_مجهول

  • مجهول

    حسین اصلانی

    ۸ بهمن ۹۶، ۲۳:۲۵

    ان شاالله؛ مجهول جان

  • khidnevis ..

    khidnevis ..

    ۸ بهمن ۹۶، ۲۲:۴۴

    چه خوبه اگه واقعا بشه از داشته هامون دست بکشیم و مقصدمون شهر آرزوهای آبی باشه..

  • khidnevis ..

    حسین اصلانی

    ۸ بهمن ۹۶، ۲۳:۲۵

    کاش از بافته هامون دست بکشیم، سالها طول میکشه که با استفاده از یافته هایمان دست بکشیم از بافته هایمان... یافته های ما همان داشته های ماست...


ارسال نظر

wave
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ESC را فشار دهید تا بسته شود